شرک بودن لبیک یا حسین
28 مرداد 1402شرک بودن توسل به غیر خدا از مردگان
28 مرداد 1402عدنان عربی زاده
متن پرسش:
شیعیان به اجساد و اشیائی که منتسب به امام است تبرک جسته و بر مساله تبرک تأکید دارند. از این رو به قبور و ضریح امامان تبرک میجویند و آنها را مورد احترام خاص قرار می دهند. اشکال اینجاست که یک شیء در صورتی متبرک و مورد عنایت خاص می شود که به جسد یا محل دفن امام معصوم رسیده باشد ولی اگر آن شیء به جسد یا قبر مبارک امامان علیهم السلام نرسیده باشد، متبرک نخواهد بود و متبرک شدن به آن، معنایی نخواهد داشت. بر این اساس، آیا تبرک جستن و بذل عنایت خاص به ضریحی که پیش از رسیدن به مدفن امام علیه السلام صورت گیرد، بدعت یا لغو نیست؟
پاسخ تفصیلی:
مقدمه:
تبرک جستن به قبور و ضریح های انبیاء و صالحین، شرک یا بدعت نیست؛ بلکه عملی شرعی و صحیح است. برای این مدعا دلایل فراوانی وجود دارد؛ از جمله:
شفا یافتن چشمان حضرت یعقوب علیه السلام بوسیله تبرک جستن از پیراهن حضرت یوسف علیه السلام است. خداوند متعال می فرمایند: « اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ…. فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ # اين پيراهن مرا ببريد و بر صورت پدرم بيفكنيد تا بينا شود و سپس با تمام خانواده به سوى من بياييد … هنگامى كه بشارت دهنده آمد آن (پيراهن )را برصورت او افكند ناگهان بينا شد گفت : آيا نگفتم من از خدا چـيزهايى می دانم كه شما نمى دانيد.»[1]
در غزوه خیبر بعد از اینکه مسلمانان دو روز متوالی شکست خوردند رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: فردا پرچم را به دست کسی خواهم سپرد که خداوند تبارک و تعالی بوسیله او دشمن را شکست خواهد داد. خدا و رسولشان را دوست می دارد و خدا و رسولشان، او را دوست می دارند. در روز بعد همه مردم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند به این امید که پرچم را بدست انها دهد؛ ولی پیامبر خداصلی الله علیه و آله امیرمومنان علیه السلام را طلبیدند. صحابه گفتند: چشم درد دارند. پس ایشان را آوردند و پیامبر خدا از آب دهان مبارک خود بر چشم ایشان کشیدند و در همان لحظه چشمان مبارک امیرمومنان علیه السلام خوب شدند…[2]
مسلم نيشابوري نقل کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه ام سلیم خوابیدند و از شدت گرما عرق کردند. هنگامی که ام سلیم عرق پیامبر را دید آن را جمع کرد پس از آن پیامبر صلی الله علیه و آله بیدار شدند و از ام سلیم علت جمع کردن عرق خود را پرسیدند؟ ام سلیم گفت: ای رسول خدا آن را برای متبرک کردن فرزندانمان می خواهیم. پیامبر فرمود: عمل درستی انجام دادید.[3]
پس تبرک جستن بدعت یا شرک نیست بلکه عملی شرعی است.[4]
پس از اثبات جواز توسل اینک پاسخ به پرسش یاد شده، داده می شود:
پاسخ اول: عدم حرمت تبرک
براساس مقدمه گفته می شود: نهایت اشکالی که در تبرک جستن از ضریح هایی که به قبور و مدفن امامان نرسیده باشند، اینست که این عمل لغو و بیهوده باشد اما اینکه بدعت به حساب آید بدون شک این ادعا باطل است. زیرا که تبرک جستن جایز بلکه مستحب است پس تبرک جویی از ضریح های یاد شده، برخلاف شرع نیست.
پاسخ دوم:
تبرک جستن به خاک کربلا قبل از شهادت امام حسین علیه السلام
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، در ابتدای زندگانی امام حسین علیه السلام، هنگامی که جبرئیل، خبر شهادت امام حسین علیه السلام را به ایشان دادند و تربت کربلا را برای ایشان آوردند، حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله آن خاک را بوسیدند؛ در حالی که امام حسین علیه السلام در آن زمان به شهادت نرسیده بودند بلکه حتی بدن مبارک ایشان به خاک کربلا هم نرسیده بود. [5] با توجه به این روایت که پیامبر صلی الله علیه و آله خاک کربلا را قبل از شهادت امام حسین علیه السلام بلکه قبل از رسیدن بدن مبارک امام حسین علیه السلام به کربلا می بوسیند. عمل پیامبر صلی الله علیه و آله دلیل بر جواز چنین عملی است. پس بوسیدن ضریح امامان، پیش از رسیدن آن به بدن یا قبر مبارکشان، دربردارنده هیچ اشکالی نخواهد بود؛ زیرا این عمل با عمل پیامبر نسبت به خاک کربلا فرقی ندارد. گرچه هر نوع بوسیدن، تبرک جستن به حساب نمی آید ولی ظاهر روایت نشان از تبرک جستن پیامبر صلی الله علیه و آله از خاک کربلا دارد. اگر به فرض، به نیت متبرک شدن نباشد، گفته می شود: به هر نیتی که باشد شیعیان هم به همان نیت آن ضریح را می بوسند پس عمل آنان لغو نخواهد بود.
پاسخ سوم: موافقت عرف اسلامی
اگر مردم به اشیائی که منتسب به اهل بیت علیهم السلام می شود و از آن جهت به آن تبرک می جویند؛ بخاطر احترام و محبت به اهل بیت علیهم السلام است. آهن، سنگ و غیره به خودی خود احترام و برکتی ندارند؛ ولی هنگامی که منسوب به خداوند تبارک وتعالی یا اولیاء ایشان می شوند، در آن صورت قداست پیدا می کنند. این عمل نه تنها برخلاف عرف جامعه اسلامی نیست بلکه حتی موافق آن است. شواهد متعددی گواه بر این مدعا هستند. از جمله:
الف) خداوند تبارک و تعالی دربارۀ شتری که در مراسم عید قربان توسط حُجاج خانه خدا، قربانی می شود؛ می فرماید: «و البدن جعلناها لکم من شعائر الله # شترهاى چاق و فربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرارداديم»[6] همینکه این شتر به قصد قربانی، بر آن علامتی قرار داده میشود و با فرد حج گذار به سوی مکه حرکت می کند، دارای حرمت و احترام خواهد شد و از شعائر خداوند تبارک و تعالی قرار می گیرد و جهت اینکه از شعائر خداوند تبارک و تعالی شود، لازم نیست که در ابتدا ذبح شود تا به آن درجه نائل شود.
در خصوص احترام این حیوانات خاص، سیوطی نوشته است: ابن ابی شیبه از عطاء نقل کرده که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله در صورتی اجازه سوار شدن بر شترهای قربانی دادند، که به آن نیاز داشته باشند.[7] یعنی اگر برای صاحب قربانی، راه رفتن بدون سوار شدن بر آن قربانی، آسان باشد، اجازه سوار شدن بر آن ندارد و این دلیل بر احترام آن قربانی است.
ب) احترام به حجاج قبل از رفتن به حج: اگر مسلمانی قصد زیارت خانه خدا و حج کرده باشد معمولا مردم قبل از رفتن آن مسلمان به حج خانه خدا، به زیارت او می روند و ایشان را مورد احترام و اکرام قرار می دهند؛ زیرا که قصد دارد به آن مکان مقدس، مشرف شود. پس لزومی ندارد که در ابتدا مسلمان به زیارت خانه خدا برود و پس از آن مردم به زیارت او بیایند. همچنین ضرورتی ندارد که ضریح های امامان به قبورشان برسند و پس از آن مورد احترام قرار گیرند.
ج) کعبه مورد احترام و تبرک تمام مسلمانان قرار دارد و هیچ کس در این مورد اختلاف نظری ندارد؛ آیا خانه خداوند تبارک وتعالی، نعوذ بالله به ذات خداوند و به اعضای خداوند تبارک و تعالی رسیده است که مورد تبرک قرار گرفته یا اینکه منتسب به خداوند تبارک وتعالی است؟
پس ضرورت ندارد ضریحِ منتسب به اهل بیت علیهم السلام به بقعه مبارکه محل دفن اهل بیت علیهم السلام و یا به جسد مبارک اهل بیت علیهم السلام برسد؛ بلکه قداست به واسطۀ انتساب می آید نه صرف چسبیدن به زمین. گرچه رسیدن به جسد یا مدفن امامان، قداستی فزونتر می یابد؛ ولی با منتسب شدن نیز قداست حاصل می شود. این عمل نیز برخلاف عرف جامعه اسلامی نیست.
در جمع بندی با توجه به پاسخ های ارائه شده، ثابت شد که تبرک جستن به بقعه های مبارک اهل بیت علیهم السلام حرام یا شرک نیست بلکه مستحب است و از جهت دیگر آشکار شد که عمل شیعیان در برکت جستن از ضریح هایی که به مدفن ائمه علیهم السلام نرسیده است، نه تنها بدعت نیست بلکه حتی لغو هم نخواهد بود و شواهدی همانند آن در شرع و عرف جامعه اسلامی وجود دارد؛ که به اختصار به برخی از آنها اشاره شد.
پی نوشتها
[1] سوره یوسف (12)/93 و96.
[2] بخاری، صحیح بخاری، ج5/134/ شماره 4210.
[3] مسلم، صحیح مسلم، 4/1815/ شماره 2331.
[4] ر.ک: سبحانی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج3، ص305؛ کردی مکی، محمد طاهر، تبرک الصحابه بآثار رسول الله (صلی الله علیه و آله).
[5]8202 – أَخْبَرْنَاهُ أَبُو الْحُسَيْنِ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الشَّيْبَانِيُّ بِالْكُوفَةِ، ثَنَا أَحْمَدُ بْنُ حَازِمٍ الْغِفَارِيُّ، ثَنَا خَالِدُ بْنُ مَخْلَدٍ الْقَطَوَانِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ يَعْقُوبَ الزَّمْعِيُّ، أَخْبَرَنِي هَاشِمُ بْنُ هَاشِمِ بْنِ عُتْبَةَ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ وَهْبِ بْنِ زَمْعَةَ، قَالَ: أَخْبَرَتْنِي أُمُّ سَلَمَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ اضْطَجَعَ ذَاتَ لَيْلَةٍ لِلنَّوْمِ فَاسْتَيْقَظَ وَهُوَ حَائِرٌ، ثُمَّ اضْطَجَعَ فَرَقَدَ، ثُمَّ اسْتَيْقَظَ وَهُوَ حَائِرٌ، دُونَ مَا رَأَيْتُ بِهِ الْمَرَّةَ الْأُولَى، ثُمَّ اضْطَجَعَ فَاسْتَيْقَظَ وَفِي يَدِهِ تُرْبَةٌ حَمْرَاءُ يُقَبِّلُهَا، فَقُلْتُ: مَا هَذِهِ التُّرْبَةُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: ” أَخْبَرَنِي جِبْرِيلُ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ أَنَّ هَذَا يُقْتَلُ بِأَرْضِ الْعِرَاقِ – لِلْحُسَيْنِ – فَقُلْتُ لِجِبْرِيلَ: أَرِنِي تُرْبَةَ الْأَرْضِ الَّتِي يُقْتَلُ بِهَا فَهَذِهِ تُرْبَتُهَا «هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ، وَلَمْ يُخْرِجَاهُ»
[التعليق – من تلخيص الذهبي]
8202 – مر هذا على شرط البخاري ومسلم. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج4/440.
[6] سوره حج(22)/36.
[7] سیوطی، الدر المنثور، ج6/ 52.
منابع:
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دار ابن کثیر، دمشق، چاپ پنجم، 1414ق.
- نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث عربی، بیروت، بیتا.
- حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، دار التاصیل، چاپ اول، 1435ق.
- سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، انتشارات توحید، قم، چاپ اول، 1378ش.
- کردی مکی، محمد طاهر، تبرک الصحابه بآثار رسول الله صلی الله علیه و آله وفضله العظیم، نشر مشعر، تهران، 1395ش.
- سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، دار الفکر، بیروت، بیتا.