مقدمه
31 مرداد 1402فلسفه زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین چیست؟
31 مرداد 1402زیارت با معرفتها
پنج گام معرفتی در زیارت اربعین
مجید جعفرپور
گام اوّل
زیارت با معرفتِ امام مظلوم شهید: «السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيد»
مهمترین وظیفۀ هر شیعه در برابر اهلبیتعلیهم السلام، «معرفت و شناختِ» ایشان است؛ یکی از مراتب شناخت امام که بسیار مهم و ضروری است، «معرفتِ حقّ امام» است. این معرفت؛ یعنی عقیده داشتن به این که امام معصوم علیه السلام، حجّت الهی بر مردم و اطاعتِ او واجب است و اینکه امام، تنها راهِ ورود به پیشگاه خداوند متعال است.
برای آَشنایی با فضیلت و ثواب زیارتِ امام حسین علیه السلام همراه با شناخت حق ایشان، یک روایت نقل میکنیم: رسول خداصلی الله علیه و آله فرمود: «ای ابن عباس، هر کس حسین را با شناختِ حقش زیارت کند، برایش هزار حج و هزار عمره نوشته شود. بدان که هر کس او را زیارت کند، مثل این است که مرا زیارت کرده است و هر کس مرا زیارت کند، همانند کسی است که خدا را زیارت کرده است و حق زائر بر خداوند این است که او را با آتش(جهنم) عذاب نکند».[1]
بنابراین روایت میتوان گفت: هر چه شناخت زائر دربارۀ امام حسین علیه السلام بیشتر باشد، ثواب بیشتری برای او نوشته میشود.
گام دوم
اشک و ناله: «السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَات؛ سلام بر آن اسیرِ بلاها و کشتۀ اشکها».
از القاب امام حسین علیه السلام «قَتیلُ العَبَرات»، به معنای «کشتۀ اشکها» است؛ به بیان دیگر، امام حسین علیه السلام شهیدی است که هم یادش گریهآور است و هم اشک ریختن در سوگ او ثواب بسیاری دارد.
امام حسین علیه السلام نیز خود را اینگونه معرفی میفرماید: «أنَا قَتیلُ العَبرَةِ، لایَذکُرُنی مُؤمِنٌ إلَّا استَعبَرَ؛[2] من کشتۀ اشک هستم؛ هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند مگر آنکه با ياد من، اشکش جاری میشود».
شدّت محبت و ارادت افراد با ایمان و پاک سرشت به امام حسین علیه السلام، باعث میشود که با یادآوری واقعۀ کربلا و مصیبت بزرگ ایشان، قلبشان نرم و چشمهایشان گریان شود.
در حقیقت، اشک ریختن بر مصیبت و مظلومیتِ امام حسین و یارانش، فاصلۀ میان زائر و امام را کم میکند و به پیشگاهِ آن حضرت نزدیک میشود و کم کم این سوز و عشق، وی را به معرفت هر چه بیشتر نسبت به امام میرساند.
گام سوم
اعتقاد به امامت الهی: «أللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ… وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الأوْصِيَاءِ؛ خدایا، همانا من گواهی میدهم که او(امام حسین علیه السلام) ولیّ تو و فرزند ولیّ توست… و میراث تمام پیامبران را به او عطا کردی و او را از جانشینان پیامبر و حجت خود بر آفریدگانت قرار دادی».
یکی از مراتب معرفت امام معصوم، شناخت صفات و ویژگیهای ایشان است. بنا بر نظر شیعۀ امامیه، امام همانند پیامبر از جانب خداوند متعال منصوب میشود.
بر اساس روایات، راههای شناخت امامی که خداوند قرار داده، عبارتند از: نصوص(آیات قرآن و روایاتی که از جانب رسول خداصلی الله علیه و آله و امامانِ معصوم علیهم السلام برای امامت نقل شده است)، مُعجزات و علامات؛ یکی از علامتها و نشانه های امامت، علاوه بر علم، عصمت و افضلیت، «داشتن میراثهای پیامبران» است؛ مانندِ پیراهن حضرت آدم علیه السلام؛ انگشتر حضرت سلیمان علیه السلام؛ پیراهن حضرت یوسف علیه السلام؛ طشت، الواح، تابوت و خری حضرت موسی عليه السلام، انگشتر حضرت سلیمان عليه السلام، عصای حضرت موسی علیه السلام؛ سلاح و شمشیر و دیگر وسایل رسول خدا صلی الله علیه و آله و… .[3]
گام چهارم
عبور از جهالت و گمراهی: «فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ؛[4] [آن حضرت با کوتاهی نکردن] در دعوت مردم، جای عذر و بهانهای (برای کسی) نگذاشت و برای مردم بسیار خیرخواهی و دلسوزی کرد و خون پاكش را در راه تو ـ اى خدا ـ نثار كرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی (در وادیِ) گمراهى نجات دهد».
در کربلا، هرچند كسانى كه در مقابل امام حسين علیه السلام صفآرایى کردند، ظاهراً خداوند متعال، پيامبر خدا و قرآن كريم را قبول داشتند و به عباداتِ زيادى مشغول بودند؛ اما همانند ابليس، ولايت حجتِ معصوم الهى در زمان خود را نپذيرفتند و با دستور خداوند مخالفت کردند؛ به همین دلیل از درگاه هدايت الهى نيز رانده و مرتد و کافر شدند.
آرى، حضرت سيد الشهداء عليه السلام با فدا كردن جان خويش و پذیرفتنِ شهادت بهترين و وفادارترین افرادِ آن روزگار و پذيرشِ امرِ جانكاه اسارت خواهر و اهلبيتشان، خواستند به بندگان خدا، درس امامشناسی بدهند و بدین وسیله، آنان را به سوی امامت الهی هدایت کنند.
بنابراین تنها راهِ عبور از جهالت و گمراهی و رسیدن به سعادت ابدی برای زائر با معرفت این است:
اوّلاً، امامانِ معصومی که خداوند متعال به عنوان پیشوایانِ هدایتگر قرار داده را بشناسد؛ ثانیاً، نسبت به ولایتِ ایشان اعتقاد قلبی داشته باشد؛ ثالثاً، دستوراتِ آن بزرگواران را بیچون و چرا بپذیرد و عمل کند.
گام پنجم
آمادگی برای یاریِ امام: «وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ؛ و من برای یاریِ شما آماده هستم».
وقتی چراغِ هدایتِ حسینی به دست زائر رسید، دیگر درنگ و در جا زدن و خوف و ترس از تاریکی جایز نیست؛ زیرا با در دست داشتن این چراغ، دیگر ترسی از گمراهی نخواهد داشت. در این صورت، در جا زدن و ماندن و به انتظار نشستن جایز نیست؛ بلکه باید با الگوگیری از «اصحابُ الحُسین»، حرکت خود را برای «یاریِ امام خویش» آغاز کند؛ حرکتی که نور امام حسین علیه السلام را به جهانیان نشان دهد و به نور وارث حسین علیه السلام دعوتشان کند و این مهمترین مأموریت زائر اربعین است.
در حقیقت، وقتی گفته میشود که تَشیُّع بر دوبال سرخ عاشورا و سبز مهدویت استوار است؛ عنصر و رویدادی که حلقۀ پیوند بین این دو را برقرار میکند، «اربعین» است؛ زیرا اربعین به عاشورا امتدادی میدهد که به ظهور امام زمان علیه السلام ختم میشود که قرار است با یاران عاشورایی و اربعینی، حکومت جهانی برپا کند.
بنابراین، زائر اربعین که آرزوی خونخواهیِ امام شهید و مظلوم خود به همراهِ امام «منصور» در سر دارد؛ باید هر لحظه آماده باشد تا بتواند با قلب و زبان و عملِ خود یاریگر امامِ «مُنتقم» باشد.
پی نوشتها:
[1] . کفایةُ الأثر، خزّاز رازی، ص17. مرحوم ابن قولوَیه در کتاب خود، هفده حدیث درباره فضیلت و ثواب زیارت امام حسین علیه السلام همراه با شناخت حق ایشان آورده است(رک: کامل الزیارات، باب54، ص138-141).
[2] . کامل الزیارات، ابن قولویه، باب36، ص108، ح3؛ أمالی، شیخ صدوق، ص137، مجلس28، ح7.
[3]. رک: کافی، شیخ کلینی، ج1، ص231-232، بَابُ مَا عِنْدَ الْأَئِمَّةِ مِنْ آيَاتِ الْأَنْبِيَاءِعلیهم السلام، ح1-5.
[4]. تهذيب الاحكام، شیخ طوسی، ج6، ص113.