حیات طیبه ( ویژه ی اربعین حسینی )
8 شهریور 1402عدم واسطه قرار گرفتن اهلبیت توسط نزدیکانشان
8 شهریور 1402سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع «اربعین حسینی، تجلی زیارت و ولایت»، سال ۱۳۹۲
در سوره ذاریات خداوند بعد از بیان سرنوشت و عقوبت اقوام گذشته، یک تذکر و انذار کلی را بیان می کند و میگوید «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ مُبینٌ» همگی به سوی الله تبارک و تعالی فرار کنید. من ازسوی خدای متعال آمده ام تا شما را انذار کنم و انذار هم برای خودتان می باشد و به سمت خدا فرار کنید. و بعد در آیه بعد دارد که «وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ مُبین» و با خدای متعال، اله دیگری اخذ نکنید.
علامه طباطبایی می فرماید: آیه دوم به منزله تبین آیه اول است که وقتی انسان به سوی خدا فرار می کند از چیزی فرار می کند و در آیه دوم توضیح می دهد که پناهگاه، خداوند می باشد و آنچه در متن آن می باشید و به خاطر همان گرفتارید و ممکن است گرفتاری شما مستمر شود، آلهه شما می باشد و با خدای متعال با الله تبارک و تعالی الهه دیگری برای خودتان اخذ نکنید. گویا تمام انذارها و تهدیدهای قرآن به همین بر میگردد که از شرک نجات پیدا کنید و با خدا، خدای دیگری برای خوتان اخذ نکنید، که همه رنج های ما رنج آلهه مان است.
اما گاهی شرک جلی و آشکار است و گاهی خفی و پنهان. شرک جلی در مومنین نیست ولی شرک پنهانی وجود دارد که از آن تعبیر به شرک مغفور می شود. شرکی است که در پایان بخشیده می شود.
خدای متعال آدم را پاک می کند و به بهشت می برد. شرک خفی، شرک در اخذ الهه است و انسان باید به نحوی از بتکده ای که برای خود درست کرده، بیرون بیاید و اگر ما از بتکده مان بیرون نیاییم، خدای متعال بتکده ما را روی سر ما خراب می کند و بساط ما راجمع می کند و ما را به عالم برزخ می فرستد.
اگر آنجا هم بساطی برای خودمان درست کردیم، خدای متعال آنرا جمع می کند و ما را به عالم محشر می فرستد و این سیر ادامه دارد.
تمام مشکل ما این است که ما برای خودمان آلهه ای اخذ کرده ایم و به آن دل می بندیم، اعتماد می کنیم. ترس و امید بر محور آن ایجاد می کنیم. البته جز مخلَصین و مخلِصین، همه در این وادی، با تفاوت درجات گرفتار هستند.
ما با پول خدا خوش هستیم و اگر پول درجیب ما نباشد، ناراحت می شویم، با آرامش زمین آرام هستیم، تا زمین می لرزد و تکان می خورد، می ترسیم. از رعد و برق و حشرات و محکم به هم خوردن در می ترسیم و… اینها گرفتاری های ما هستند. انسانی که در مقام توحید می باشد از این غفلت ها مبری است.
تمام رنج های دنیوی و اخروی ما بخاطر شرک های خفی است. اگر کسی در مقام توحید بود، می شود «کلمه لااله الاالله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی یعنی با توحید به وادی ایمن و امنیت می رسد.
انسان به اندازه ای که از وادی توحید فاصله می گیرد در دنیا و آخرت دچار رنج و عذاب می شود. که «فمن عرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامة اعمی» اعراض از ذکر و توجه به حضور در محضر خدا، مبدا همه رنجهای ما است.