اولين زائران اباعبدالله الحسين عليه السلام
29 مرداد 1402مقدمه
29 مرداد 1402سؤال اوّل:
چرا فقط برای سیدالشهدا(علیه السلام)، «اربعين» گرفته می شود؟
گراميداشت ياد و خاطرۀ شخص وفات یافته پس از مرگ او در همۀ ملل و اديان رسميت دارد و بعضی با گذشت يك ماه و بسياری نيز پس از چهل روز از زمان فوت شخص، برای وی تجليل و بزرگداشت میگیرند.
در ميان مسلمانان، به ويژه شيعيان، پس از شهادت امامان معصوم عليهمالسلام در نخستين اربعين آنان مراسم گرامي داشت انجام می شده است؛ ولی شهادت امام حسين عليه السلام اين ويژگی را دارد كه روز اربعين حسينی هرساله تا قيامت ادامه خواهد داشت. شاید بتوان دو دلیل عمده برای این امر برشمرد که عبارتند از:
اوّلاً، واقعۀ عاشورا، دارای دو جنبه است: یک. شهادت؛ دو. اسارت
در روز عاشورا امام حسين عليه السلام، فرزندان، خويشان و ياران آن حضرت را كشتند و اسيران كربلا را به كوفه و شام بردند و همين اسيران داغديده، روز اربعين شهادت امام حسين عليه السلام و يارانش، به كربلا رسيدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجديد شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پيامبر بود. بنابراین، مصیبت و سوگواری تا اربعین ادامه پیدا کرد.
ثانیاً، امام جعفر صادق عليه السلام به زُراره فرمود: «ای زُراره، آسمان تا چهل روز بر حسين بن علی عليهماالسلام خون باريد و زمين تا چهل روز تار و تاريك بود و خورشيد تا چهل روز گرفته و نورش سرخ بود و كوهها تكه تكه شده و پراكنده گشتند و درياها روان گرديده و فرشتگان تا چهل روز بر آن حضرت گريستند و هيچ زنی از ما اهل بيت خضاب نكرد و روغن به خود نماليد و سُرمه نكشيد و موهايش را شانه نزد تا وقتی كه سر عبيدالله بن زياد را به نزد ما فرستادند و پيوسته از شهادت آن حضرت چشمان، اشك آلود بود… ».[1]
از اين حديث شريف كه در صحيحترين كتب حديث شيعه (كامل الزيارات) نقل شده، استفاده میشود كه گريۀ آسمان، زمين، فرشتگان و آفتاب بر سيد الشهداء عليه السلام تا چهل روز، روش و عادتی را كه در ميان مردم يك حال استمراری پيدا كرده و بر سيد مظلومان اربعين نگاه میدارند. بعید نیست که یکی از دلایل چهل روز عزاداری بر امام حسین7 همراهی با سایر مخلوقات باشد که در روز چهلم با زیارت اربعین به پایان میرسد.
نكته مهم: اشك يا خون را در اين گونه از روايات نبايد بر اشك يا خون ظاهری حمل كرد؛ چنان كه نبايد آن را انكار كرد.
توضيح آنكه در سيّارات آسمانی بارها انفجارهايی رخ میدهد كه با چشم عادی هرگز ديده نمیشود؛ ولی متخصصان با استمداد از علم نجوم و از رصدخانه به تماشای اين انفجارها مینشينند.
همانگونه كه مردم عادی نبايد خبر وقوع اين انفجار را به صِرف نديدن آن با چشم ظاهری انكار كنند، خونْ گريه كردن آسمان و زمين را نيز نبايد انكار كنند؛ زيرا اين موارد نيز جزء علومی نيست كه بشر عادی آن را نظاره كند، حتی از رصدخانه نيز ديده نمی شود.
اساساً امر ملكوتی را هرگز نمی توان با ابزار مُلكی ادراك كرد؛ به عنوان مثال، با دقيقترين و پيشرفته ترين فنّ رصد آسمان، نمی توان مشهودات رؤيای صادق انسان خوابیده را رصد نمود.
اگر يوسف عصر در رؤيای صادقۀ خویش مشاهده نماید كه يازده ستاره به همراهی ماه و آفتاب برای وی سجده كردند،[2] هرگز چين صحنه ای را نمی شود با هيچ رصدخانهای تصديق يا تكذيب نمود. غرض آنكه معنای اشك ريزی يا خونباریِ ملكوتی نه مورد تصديق فنّ تجربی است و نه در قلمرو تكذيب آن قرار می گيرد و هيچگاه بعید بودن یک کاری به جای یک امر محال نمینشيند. كسی كه صاحب بَصَر نيست تا ببيند، لااقل بايد صاحب نظر باشد كه گوش شنوا به ندای صاحبْ بصران داشته باشد.
برای تحقيق اين موارد، علم مخصوص لازم است كه اصطلاح و متخصصان ويژه خود را دارد كه اهل ولايت و علمای بزرگ دينی هستند.
آنان اينگونه از احاديث را با جان پذيرفتند و فهميدند كه آسمان و زمين خونْ گريه می كنند. از امام زمان عليه السلام نيز نقل شده است كه به امام حسين عليه السلام عرض می كنند: اگر اشك چشمم تمام شود، برايت خون می گريم: «وَلابكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّموُعِ دَماً».[3]
منبع :مجید جعفرپور؛دانستنی های اربعین چهارده پرسش و پاسخ معرفتی دربارۀ اربعین؛قم: بیت الأحزان، 1401.
پی نوشتها :
[1] . كامل الزيارات، ابن قولویه، باب 26، گريستن تمام مخلوقات بر حضرت حسين بن علی عليهمالسلام، ح ششم، ص258.
[2] . اشاره به آیه چهارم از سوره حضرت یوسف.
[3] . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج98، ص238.